یقینا خبردار شدن از حضور یک غریبه در حریم شخصی، سرقت احساسات انحصاری، وجود یک رقیب و تعابیری از این قبیل فقط بخشی از ضربه روحی آگاهی از خیانت و پیمان شکنی زن است. در ادامه بیشتر به نحوه برخورد با خیانت زن می پردازیم.
آیا می توان با این تجربه دردناک کنار آمد؟
یقینا خبردار شدن از حضور یک غریبه در حریم شخصی، سرقت احساسات انحصاری، وجود یک رقیب و تعابیری از این قبیل فقط بخشی از ضربه روحی آگاهی از خیانت و پیمان شکنی زن است. در ادامه بیشتر به نحوه برخورد با خیانت زن می پردازیم.
اختلالات درون فردی و تبیینهای بین فردی بسیاری برای چنین پدیدهای مطرح شده اند. از مشکلات و اختلالات جنسی به عنوان محرک طرح شده است تا ناسازگاری های زناشویی و تعارض های حل نشده زن و شوهر و البته وجود انواع اختلالات شخصیت در همسر پیمان شکن و اینکه وارد مثلث سه گانه رابطه عاشقانه و درمانجویی شویم که داستان حزن انگیز و دردناک کارپمن را تداعی می کند.
در مثلث کارپمن قربانی از ظالم پیمان شکن گله می کند و از درمانگر به عنوان درناجی انتظار کمک دارد. اینکه درمانگر تا چه حد و چگونه وارد این داستان شود علی الخصوص زمانی که خیانت از طرف زن صورت گرفته، از مهارت های اساسی در درمان چنین مشکلات بغرنجی است.
به هر ترتیب، خواه با دیده درون فردی به این پدیده بنگریم، و خواه با نگاه بین فردی یا یکپارچه نگر در این پدیده کنکاش کنیم،متوجه می شویم هیجانهای سوگوارانه این رویداد بسیار نگران کننده تر از بیان کلمات در باب این مسئله است. مطالعات بسیار زیادی در این زمینه بیانگر تفاوت های زنان و مردان در مواجهه با این پدیده است. تقسیم بندی پیمان شکنی در زنان و مردان، تقسیم بندی نوع واکنش زنان و مردان، تصمیم های متعددی که افراد در مواجهه با این رویداد می گیرند هرکدام نشان دهنده علاقه به درک و تبیین بیشتر این موضوع است.
ماندن یا رفتن بعد از خیانت
یکی از باورهای غیر منطقی درباره خیانت زن این است که زندگی زناشویی بعد از پیمان شکنی دیگر قابلیت درست شدن ندارد و باید طلاق گرفت. گر چه ضربه احساسی و خانوادگی حاصل از این پدیده بسیار بزرگ است اما فرصت برای جبران وجود دارد. تصمیم به بازسازی با علم به سهیم بودن هر دو طرف در شکلگیری چنین اتفاق ناخوشایندی در زندگی زناشویی نشان دهنده درک منطقی زوج است.
پذیرش سهم و نقش خود و مسئولیت پذیری مهم ترین گام در بازسازی است. یادمان باشد که پاک کردن صورت مسئله از مکانیسم های دفاعی سه سالگی است افراد رشد یافته و منطقی می کوشند تا مسئله را شناخته و راه حل محورانه به دنبال حل آن باشند.
پیشروی در مسیر سالم به آن معناست که می توانید مستقلانه جراحت هایی را که از پیمان شکنی برداشته اید، التیام ببخشید و آینده ای را که می خواهید برای رابطه تان بسازید. یعنی با درک چگونگی و چرایی آن چه اتفاق افتاده می توانید تصمیم عاقلانه تری برای ماندن یا جدایی البته با حداقل آسیب بگیرید. به عبارت دیگر بی آنکه قلبتان از شدت خشم، سوء ظن، احساس گناه یا شرمساری بشکند، یا نتوانید بعد از این تجربه تلخ کمر راست کنید، خودتان را در برابر آسیب های بعدی زندگی بیمه کنید.
چرا وقتی پیمان شکنی طعم زندگی را به کام شما تلخ کرده باید به درمان بیش از پیش متعهد شوید؟
پاسخ روشن است مسائلی که با آنها دست به گریبان هستید با گذشت زمان دست از سرتان بر نمی دارند. اگر سعی کنید به سادگی از شر رنج هایی که اکنون تجربه می کنید خلاص شوید یا با توسل به روش های نامناسب با مشکلات و مسائل تان گلاویز میشوید و تصمیم هایی می گیرید که پشیمان می شوید و قطعاً زخم هایتان التیام می یابد و خشم تان فروکش نمی کند. پس از افشای پیمان شکنی توسط همسرتان شما دو وظیفه بسیار مهم و آنی دارید.
۱) راهی برای غلبه بر آشفتگی های هیجانی خود بیابید.
۲) بی آنکه اوضاع را خراب تر کنید اجازه ندهید شیرازه ی امور زندگیتان از هم بپاشد. با همسرتان امور زندگی روزمره تان را مجدداً در دست بگیرید. در آن زمان و فقط در آن زمان به دقت به همسرتان به خودتان و گذشته مشترک تان نگاهی بیندازید و گاه می توانید بفهمید چه چیزی رابطه شما را نسبت به پیمان شکنی وقوع خیانت آسیبپذیر کرده و چگونه می توانید با تغییراتی که در آینده ایجاد می کنید، رابطه زناشویی فعلی خود را بر شالود محکم و مطمئنی بسازید.
بهترین راه، برای کنار آمدن کامل پس از پیمان شکنی این است که به فهم جدیدی از خود و همسرتان می رسید. شما به چشم انداز جدیدی درباره شرایط و ملزومات یک رابطه متعهدانه و ویژگی های اخیر همسر بعد از سال ها زندگی مشترک دست می یابید.
پژوهش ها نشان می دهد، زوجین درست مانند زمانی که فقدان مهمی را پشت سر میگذارند یا غم از دست دادن عزیزی را تجربه می کنند پس از تجربه پیمان شکنی و خیانت در برابر افسردگی یا اضطراب شدید آسیب پذیر می شوند. پیمان شکنی زمینهساز فقدان های بسیاری است. فقدان احساس امنیت و پیش بینی پذیری، از دست دادن رویا پردازی برای رابطه زناشویی و آینده خود، فقدان اعتماد.
این احساس ها، اولین احساس هایی است که در سوگ از دست رفتن چیزهایی است که خاص و منحصر به شما دو نفر بوده است تجربه می شود منظورمان رابطه جنسی، رابطه عاشقانه و درونی ترین افکار و احساسات شما است.
ممکن است احساس های منفی دیگری نیز تجربه کنید، شاید احساساتی از خشم و اضطراب گرفته تا ترس یا حتی گناه وجودتان را پر کند. وقتی معتقدید با شما نا عادلانه رفتار شده است خشم واکنشی معمولی به خیانت است که نهایت بی عدالتی و بی انصافی است. همسرتان فریبکاری و دروغگویی و پنهان کاری را انتخاب می کند و حتی بیم آن می رود که شما را در معرض خطر بیماری های مقاربتی قرار داده باشد. آیا خشم شما به جا است بله قطعاً به جا است. ترس و اضطراب وقتی آشکار می شود دنیایتان، پیش بینی ناپذیر می شود. پیمان شکنی زن تمام دیوارهای محافظ را فرو میریزد و ناگهان هیچ چیز امن یا پیشبینیپذیر دیگری وجود ندارد.
احساس گناه نتیجه این باور است که شما تصور می کنید مقصرید یا کار اشتباهی انجام داده اید که باید تاوان آن را با تجربه دلخراش خیانت همسر بپردازید. همزمان که افراد تلاش میکنند معنای خیانت زن را بفهند، بعضی از همسران با خود می گویند کوتاهی از من بوده است. من مقصر بودم که نیازهای همسرم را تامین نکردم و زمینه خیانت او را فراهم کردم. این طرز تفکر بسیار بیشتر در مردان فاقد عزت نفس و جراتمندی به وفور یافت می شود. در چنین شرایطی حتما بعد از تجربه خیانت با روانشناس خود مشورت کنید.
پیمان شکنی زندگی عاطفی معمولی شما را به آشوب تمام عیار بدل میکند. احساسات هر لحظه تغییر می کند، یا آنقدر در هم می آمیزد که نمی توانید آنها را بشناسید. شاید چیزی احساس نکنید و احتمالا گمان کنید مشکل از شما است که شاهد چنین رویداد تلخی در زندگی زناشویی خود هستید. احساس کرختی میکنید که احتمالا راهبرد محافظت کننده ما در برابر طغیان احساسات شدیدی است که طرف مقابل می ترسد در آن غرق شود. در اکثر موارد، آن احساس ها دیرتر آشکار می شود.
یا شاید شما کسی هستید که هیجان ها را با شدت تجربه نمیکنید، به یاد داشته باشید که افراد نسبت به تجربه رویداد دلخراش خیانت زن واکنش های متفاوتی از خود نشان میدهند. اگر شما از آن دسته آدم هایی هستید هیجان های شدیدی را تجربه میکنید رفتارتان خارج از الگوی شخصیتی خودتان خواهد بود یا بینظم و پیش بینی ناپذیر به نظر می رسد. وقتی دیگر نتوانید به چیزهای اعتماد کنید که همیشه به آنها باوری و اعتماد داشتید دیگر مثل گذشته رفتار نمی کنید ممکن است بی آنکه خودتان بدانید ناگهان خود را در حال فریاد زدن بر سر بقال سر کوچه ببینید یا شاید بدون اطلاع قبلی و برای گفتگو یا تغییر ذهنیت تان به دفتر کار همسرتان بروید و رفتارهای نامناسبی آنچه از خود نشان دهید.
پژوهش ها نشان می دهد در این موقع افراد نسبت به همسرشان می توانند پرخاشگری فیزیکی جدی هم نشان دهند. بر سر مسائل جزئی زود از کوره در می روند گرچه خشم رفتار عادی است اما چنین پرخاشگری هایی مشکل ساز و برگ و بالقوه خطرناک است. اگر با مسئله کنترل خشم تان دست به گریبان اید، حتما با دکتر روانشناس خود مشورت کنید.
وظایف روزانه شما در رابطه ای شکل گرفته که معنادار و پیش بینی پذیر بوده است. الان آن رابطه زیر سوال رفته است. خلاصه اینکه پیمان شکنی و خیانت همسر یک گرفتاری تمام عیار و دلخراش است که در آن مفروضه های بنیادین شما درباره همسر، رابطه زناشویی، یا حتی هویت فردی خودتان را در هم می شکند. می توانید انتظار طیف گسترده ای از احساسات را داشته باشید که عمدتاً منفی هستند و ممکن رفتارهایی از خود نشان دهید یا حرف هایی بزنید که با شخصیت و منش تان جور در نمیآید. گرچه این واکنش ها بسیار سخت و تلخ محسوب میشوند اما درشرایط تجربه خیانت واکنش های هیجانی بهنجاری تلقی می شوند.
طبق پژوهش ها و تجربه های بالینی که ما با زوج ها داشته ایم معتقدیم اگر فرآیند درمان را به درستی پشت سر بگذراید و با یک روانشناس متخصص زوج درمانگر مشورت کنید این احساسات با همین شدت باقی نمی مانند، در طی درمان میتوانید منطق هیجانات و رفتارهای خود را بررسی کنید و خشم حاصل از خیانت زن را حل و فصل نمایید و عوامل زمینه ساز خیانت را به درستی با هدف ایمن سازی رابطه تان در آینده مورد بررسی قرار دهید.
منبع: دکتر ترانه موذنی